♥●•٠•˙ شهر عشق ˙•٠•●♥
پاییز را دوست دارم می پسـندم پاییـز را که معافـم می کنـد از پنـهان کردن دردی که در صـدایم می پیچـد ُ اشکی که در نگاهـم می چرخـد آخر همه مـی داننـد سـرما خورده ام . . . ! باغ ای باغ قشنگ
نظرات شما عزیزان:
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم
بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام . . .
غم انگیز است پاییز
و غم انگیزتر
وقتی تو باشی
من برگها را با خیالَت
تنها قدم بزنم . . .
باغ ای رنگارنگ
کاش میدانستی
تکسواری هم از باغ گذر خواهد کرد
تکسواری که قدمهایش هراس انگیز است
نام آن « پائیز » است
Power By:
LoxBlog.Com |